• صفحه خانگی
  • >
  • مقالات
  • >
  • پرتاب‌های سه امتیازی در بسکتبال مدرن؛ دیگر جایی برای امثال شکیل اونیل نیست!

پرتاب‌های سه امتیازی در بسکتبال مدرن؛ دیگر جایی برای امثال شکیل اونیل نیست!

امروزه میان دوستداران بسکتبال، اختلاف نظر زیادی به وجود آمده است. برخی به سبک قدیمی و پروازهایی که شکیل اونیل انجام می‌داد، وابسته‌اند. برخی دیگر از مدرنیزه شدن بسکتبال رضایت بیشتری دارند و همین باعث ایجاد دو دستگی شده است. در این مقاله که در بهترین سایت خبری بسکتبال منتشر شده، دل‌نوشته‌های یک طرفدار سرسخت را خواهید خواند که سعی کرده مقایسه‌ای میان بسکتبال مدرن و کلاسیک انجام دهد که خواندنش خالی از لطف نیست.

پس با ما در بهترین سایت خبری بسکتبال همراه باشید.

برخی از شما احتمالا به قدر کافی بزرگ نیستید که لحظات تاثیرگذار و غیرقابل توصیف را به یاد بیاورید اما شکیل اونیل زمانی برجسته‌ترین بازیکنی بود که به چشم دیده بودم. برتر از تمام لحظات لبران جیمز و حتی ویرانگرتر از مایکل جردن اواسط دهه ۹۰. خودم به شخصه، آنقدر خوش‌شانس نبودم که بتوانم بزرگی و عظمت جردن را با تمام آگاهی و با چشمان خودم ببینم. البته بازگشت او از بیسبال به بسکتبال در سال ۱۹۹۵ را شاهد بودم و طبیعتا سه قهرمانی پیاپی‌اش با بولز، از یادها نخواهد رفت.

برخلاف جردن که همیشه با قدردانی و شجاعتِ شگفت انگیز خود، احساسات‌تان را در پیچ و خم جذابیت‌های خود غوطه‌ور می‌کرد، شکیل اونیل از همان ابتدا به معنای واقعی کلمه توقف ناپذیر بود. انگار که قطار مترو با تمام تضادها در جهتی حرکت می‌کند. اگر در چهار سالگی، لس آنجلس لیکرز او را می‌دیدید که سه سال پست سر هم قهرمان بسکتبال NBA شد، قطعا نظرتان در مورد او چیزی شبیه به این جملات بود:

«اون آدم گنده رو نگاه کنین که هیچکس حتی تو رویاش هم نمی‌تونه جلوش وایسته.»

شکیل اونیل

دیگر جایی برای امثال شکیل اونیل نیست!

شکیل اونیل به قدری خوب بود که تمام استعدیاب‌ها و مربیان بسکتبال، تحسینش می‌کردند. تماشای بازی اونیل معرکه بود و به گاهی به حدی خشونت در هم‌آمیخته شده با هنرمندی در بازی‌های او دیده می‌شد که به نظر می‌آمد فقط به خاطر اونیل باید قوانین بسکتبال NBA را تغییر داد. به هرحال اگر برتری فردی یک بسکتبالیست تا این حد به چشم می‌آید، پس حتما پیش زمینه قوانین درست وضع نشده بود. اگر شما هم این‌گونه فکر می‌کنید، قطعا با قانون‌گذاران رده بالا، اتفاق نظر دارید. آن‌ها هم نتوانستند این شرایط را تحمل کنند و قوانین و فرهنگ بسکتبال را چندین بار تغییر دادند. که دقیقا نقطه مقابل شکیل اونیل یعنی استفن کری، بازیکنی که واقعا حضورش در بازی «بی انصافی» است، بیشتر و بیشتر به چشم آمد.  تقریبا این روزها به دست آوردن امتیاز از زیر حلقه، به مانند یک توهین بزرگ است و هیچ‌کس اغلب از این تاکتیک استفاده نمی‌کند. می‌توان با قاطعیت گفت نسبت به ۱۵ سال پیش، اکنون تیم‌ها تعداد شوت‌های سه امتیازی خود را دو برابر کرده‌اند. دلیل هم واضح است؛ عدد سه از عدد دو بزرگتر است و راه رسیدن به پیروزی را نزدیک‌تر می‌کند.

شکیل اونیل

امیدوارم تنها من این تفکر را نداشته باشم و شما هم موافق باشید. نمی‌خواهم فردی نوستالژی‌گرا و وحشت‌زده از آینده به نظر بیایم اما حرفم این است: برای مثال هیوستون راکتس در مصافی که برابر بروکلین نتس انجام داد، هفتاد امتیاز از طریق پرتاب‌های سه امتیازی به دست آورد. واقعا این نوع بسکتبال جذاب نیست. تیمی که کمترین میانگین پرتاب‌های سه امتیازی را دارد، از قهرمان فصل ۲۰۰۴ بیشتر از طریق شوت‌های سه امتیازی، امتیاز به دست آورده است. این امر به وضوح نشان می‌دهد تاکتیک‌های بسکتبال کاملا تغییر پیدا کرده است.

متاسفانه بسکتبال مدرن، استراتژی‌های خاص خودش را دارد و راکتس با هوشمندی تمام، توانسته راه رسیدن به پیروزی را پیدا کند؛ گرچه شاید روح بسکتبال در NBA فدا شده باشد. هیوستون را مثال می‌زنم چون پیشرفت آن‌ها در طی یک دهه اخیر محسوس بوده و پس از آن‌ها، بهترین تیم‌ها برای پیشرفت، پرتاب‌های سه امتیازی خودشان را بهبود بخشیده‌اند. تاکید بر اهمیت سه امتیازی‌ها، همراه با تغییر قوانین، باعث شد فرصت برای پرتاب‌کننده‌های شوت‌های آزادِ از راه دور، فراهم و کار خط دفاع بیش از پیش، به انحطاط کشیده شود. تمام این اتفاقات دست به دست هم داده‌اند تا بسکتبالی که با شکیل عادت به دیدنش داشتیم، عوض شود. استانداردها برای بررسی میزان اثرگذاریِ یک بازیکن در یک بازی، تغییر یافته است؛ بسکتبالیست‌هایی که اغلب هیچ پروازی برای کسب امتیاز انجام نمی‌دهند و دائم چسبیده به کفپوش ورزشگاه، با شوت‌های خود تیم‌شان را پیش می‌اندازند، ارزشمندتر از متخصصان اسلم دانک و بازیکنان فیزیکی شده‌اند. اینجاست که با این حقیقت تلخ و مبهم رو به رو می‌شویم: سه واقعا از دو ارزشمندتر است.

شکیل اونیل

بن سیمونز، یکی از بااستعدادترین و جوان‌ترین بازیکنانی که این ورزش در این قرن به خود دیده است، به خاطر عدم شرکتش در پرتاب‌های سه امتیازی، هنوز از سوی جامعه به عنوان یک ستاره ثابت شده، پذیرفته نشده است. اغلب کسانی که از او ایراد می‌گیرند، نظریه‌های سطحی و اشتباهی دارند. او را بازیکنی با کمبود مهارت‌های فردی خطاب می‌کنند و معتقدند حضور در فیلادلفیا که مشکلات بسیاری دارد، کمبودهایش را برجسته می‌کند. عدم توانایی در ایجاد فضاسازی برای سایر بازیکنان، عدم توانایی در دفاع کردن و پرتاب شوت، سبب شده عده‌ای او را دست بیندازند. این واقعیت مهم هم که بسکتبال با سرعتی قابل توجه پیشرفت می‌کند و روز به روز همه چیز به نفع پرتاب کننده‌های سه امتیازی می‌شود، در «ابرستاره» نشدن سیمونز نقش مهمی ایفا کرده است.

راه حل چیست؟ من در زمینه بسکتبال نابغه نیستم و شاید صلاحیت پاسخ دادن به این سوال را هم نداشته باشم اما وقتی بی‌عدالتی را می‌بینم و متوجه می‌شوم به بازیکنانی که به سبک قدیمی و اصیل در یک بازی می‌درخشند، نسبت به متخصصان سه امتیازی کمتر بها داده می‌شود، نمی‌توانم سکوت اختیار کنم.  چرا تا وقتی بازیکنانی مثل یانیس آنته توکومپو هستند، باید به سه امتیازی‌ها بها داد. بسیاری پیشنهاد داده‌اند خطای حمله حذف شود-که قبول دارم شاید گاهی بازی خطرناک شود- اما این کار سبب خواهد شد فضا در گوشه‌های زمین بیشتر شود و در نتیجه این تخریب اصل بسکتبال، شکل بدی به خود بگیرد. افزودن یک مانع دیگر برای امثال اونیل و آنته بیهوده است. با این حال می‌دانید که «سه ارزشمندتر از دو است» و حل این مشکل و قوانین مربوط به آن، سخت‌تر. اگر مقابل این مشکل ایستادگی نشود، به دردسر بزرگی تبدیل خواهد شد و دیگر شاید نتوان جلویش را گرفت.

ممنون از اینکه بهترین سایت خبری بسکتبال، یعنی بسکتفا را برای خواندن این مطلب انتخاب کردید  لطفا در مطالب بعدی بسکتفا، همراه ما باشید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *