NBA چطور رویس وایت را شکست داد؟

رویس وایت

در ماه فوریه ، رویس وایت برای دیدار با دانش آموزی که تحت معالجه سرطان قرار دارد به یک مدرسه محلی سفر می کند. در آنجا ، در مدرسه ، وایت و دیگران برای حمایت از سر خود تراشیده اند. این تیم آن را در یک فیلم تلفن همراه ضبط می کند. وایت می گوید: “من شما را امروز شنبه با کارهای جدیدم خواهم دید.” “امیدوارم این کار مرا سریعتر کند.”

یکی از طرفداران این لباس ، یک پیراهن زرد لایتنینگ لندن و مطابق با کلاه زرد ، در اینجا به من می گوید: “این یک اخوت است. بعداً ، من از وایت در مورد این موضوع ، و در مورد مراجعه اخیر بازیکن NBA به “خانواده NBA” هنگام صحبت در یک کنفرانس مطبوعاتی سوال می کنم. لحن او فوراً تغییر می کند.

او می گوید: “من از این کار فریاد نمی دانم.” “من در مورد آن گول نمی دانم. این فقط به نظر می رسد مانند یک دسته از فاحشه های لعنتی برای من. من نمی دانم که در مورد چه خانواده ای صحبت می کنند ، اما من هرگز بخشی از آن نبودم. من هرگز صادقانه و فاقد وفاداری از هیچکدام از آن مادران مادر شوم ، صادق باشم. ”

وایت با ابراز ناراحتی ، وایت می گوید اگر فرصتی برای خودش فراهم شود ، به NBA باز می گشت ، اما او از موضع خود عقب نمی ماند. او به لیگ دیگری که او را پشت سر گذاشته است تسلیم نمی شود. او می گوید: “وسط خنده دار وجود ندارد.” “حقایق حقایق هستند. علم علم است ، مادربزرگ. قابل مذاکره نیست گنگ هایی که جامعه بهداشت روان برای تحکیم آنچه در مورد سلامت روان می دانیم انجام داده است قابل مذاکره نیست. این قرارداد نیست. آنها مانند قراردادهایشان با آن شیطان رفتار می کنند. این قابل مذاکره نیست.

آهی کشید. او ناامید است گفتگو تمام شد. او می گوید: “بگذارید با شما تماس بگیرم.” او اینکار را نمی کند ، و وقتی قطع می کند ، صدای کلیک کر کننده است.

مت عبدالمسیح ، دستیار مربی ایووا ایالت در طول فصل وایت در آنجا ، می گوید: “روییس وایت برای من بسیار مهم است” ، و اکنون دستیار مربی به همراه تیم بسکتبال آقایان در دانشگاه سنت جان است.

“من فقط خوشحالم که او یک مکان در کانادا پیدا کرد که در آن بازی خوبی انجام می دهد.”

عبدلماسی کسی است که وایت را در ایالت آیووا استخدام کرده است. اکنون ، او پدرخوانده یكی از فرزندان وایتس ، رویس دوم است.

 

عبدالمسیح می گوید: “احتمالاً چند سال از زندگی من گذشت اما نگاهی به آن انداختم ، این برکت این بود که در نزدیکی رویس باشم.” “من در این سال چیزهای زیادی در مورد بچه ها آموخته ام ، و حتی خودم.”

پوشاندن داستان وایت همیشه متضاد نبوده است و عبد المسیح در بعضی مواقع دشوار بوده است ، تا با دیدن آنچه می داند ، آن را تماشا کند.

وی گفت: “من فکر می کنم که درک از او وجود دارد ، این مرد متکبر است که هرگز خودش را اثبات نکرد که احساس بدهکار بودن و لیاقت دنیا را داشته باشد ، وقتی که او در چنین سنین جوانی فرصتی برای ایجاد زندگی برای خودش داشت ، و مردم برای حضور در آن موقعیت از دست می دهند ، و او به دلیل عقیده و سرسختی خود در مورد این موضوع آن را دور ریخت. این جایی است که من فکر می کنم ناعادلانه است او به آرامش کمک نکرده است. زیرا شاید اگر او ساکت تر بود ، ادراک متفاوت خواهد بود ، اما او بچه ای است که به معنای چیزی جز خوب نیست و چیزی جز خوب نمی خواهد و به مردم کمک می کند و تجربیات خود را به اشتراک می گذارد تا شخص دیگری مجبور نباشد از این طریق عبور کند. ”

این درک از رویس وایت ، به صورت رمزگذاری شده یا دشوار یا ناقص ، تا حدودی به این دلیل است که بیماری وی نامرئی است. این یک مچ پا شکم نیست ، یا انگشت دست نخورده یا هر آسیب دیگری که معمولی بازیکنان بسکتبال است ، نیست. این چیزی است که بدون نشانه های بصری ، بدون خبر و یا حلقه های برجسته جلوه می کند.

عبد المسیح می گوید: “این چیزی نیست که شما بتوانید آن را ببینید.” “این چیزی که رویس به طور خاص رنج می برد ، این اختلال اضطرابی است ، همه دچار اضطراب می شوند ، هر روز نکته خاصی وجود دارد که من ، شما ، عادی که با شدت و سختی که انجام می دهد رنج نمی برد ، دچار اضطراب می شوید. این می تواند برای هر چیزی باشد ، اما اینجا جایی است که رویس در تلاش است. او چنان شدید است که بر زندگی او حاکم است. توضیح دادن برای مردم دشوار است ، واقعاً اینگونه است. او خاموش می شود. ”

عبدالمسیح که از توانایی وایت در زمین بسکتبال پرسیده می شود ، با نفس عمیقی کشیده می شود. او هیجان می گوید: “او بسیار با استعداد است.” “خیلی با استعداد ای کاش تجربه ای که در NBA داشت بهتر شود زیرا فکر می کنم او به NBA تعلق دارد ، او به اندازه کافی استعداد دارد که در NBA باشد ، اما در پایان روز نمی دانم او خواهد بود یا نه. مجدداً این فرصت به دلیل فکر می کنم بارها و بارها آن پل نیز آتش زده است. ”

 

نزدیک به پایان گفتگوی ما عبدالمسیح می پرسد که آیا من فرصتی برای صحبت با کسی در NBA در مورد وایت داشتم. من به او می گویم که من سعی کرده ام ، اما هر تماس و ایمیل بدون وقفه رفته است.

“آره” ، آه بلند می کند. “بله این چیزی است که من فهمیدم. ”

رویس وایت در NBA کانادا

در ماه مه ، وایت به عنوان MVP لیگ کانادا شناخته می شود. این تیم با 46 برد و هفت باخت فصل را به اتمام می رساند ، بهترین رکورد لیگ است و وایت منجر به لایتینگ در گلزنی و ریباندینگ می شود و میانگین آن فقط یک سایه زیر 20 و 10 بازی را انجام می دهد ، ضمن اینکه رکورد لیگ را هم برای سه برابر شدن در دو برابر دارد. یک فصل. ماه بعد ، نورپردازی هالیفکس هالیفکس را شکست می دهد تا سومین قهرمانی خود را بدست آورد.

در بهترین سری از هفت سریال ، هالیفاکس مانند سایر تیم های لیگ تلاش می کند تا  رویس وایت را کنترل کند. در هر بازی ، آنها بر آنها غلبه می کند. سپس او به روش خودش می شود. در بازی 3 ، White به یک صفحه غیرقانونی فراخوانده می شود. این یک تماس مشکوک است و ناامیدی وایت فوران می کند. او یک سکه ، توپ را در دست راست خود روشن می کند ، و آن را به عمق بالای قسمت بالای استادیوم می چرخاند ، منطقه ای که تاکنون از دربار خارج شده است که صندلی ها برای خرید در دسترس نیستند. عجیب و غریب ، بیان او با این کار بدون تغییر باقی می ماند. او استوایی ، به وضوح غیرممکن است ، اما جایی در درون خود ، جایی که هیچ کس دیگری نمی تواند ببیند ، در حال فوران است.

لیگ برای بازی 4 وایت را به حالت تعلیق در می آورد ، اما هنگام بازگشت او غیرقابل توقف است. او در بازی 5 28 امتیاز ، 11 ریباند و 7 پاس گل جمع می کند و سپس قهرمانی را با 34 امتیاز ، 15 ریباند ، نه عملکرد پاس گل در بازی 6 مهر می زند.

پس از آن ، در اتاق قفل ، بازیکنان در شامپاین یکدیگر را فرو می ریزند. آنها می خندند و فریاد می زنند و یکدیگر را در آغوش می گیرند و به بالا و پایین می پرند. از کجا آنها به اینجا می روند نامشخص است. برخی از آنها به تعقیب و گریز در سایر لیگ های خارجی ادامه می دهند. برخی به لندن برمی گردند. وایت هنوز آن را نمی داند ، اما در هفته های بعد از این لحظه ، تلفن او دوباره شروع به زنگ زدن خواهد کرد. او پیشنهاداتی از اروپا ، لیگ NBA و لیگ تابستانی NBA دریافت می کند و سپس هرکدام از آنها را کنار می گذارد.

در اواخر ماه ژوئیه ، او اعلام کرد که به لندن برمی گردد. او وقتی در مورد این تصمیم از وی سؤال می شود ، می گوید: “چرا من فقط در لندن بازی نمی کنم؟” ما به خاطر مسیح قهرمان شدیم. ما تاریخ ساختیم. چرا می توانم دفاع از عنوان خود را ترک کنم؟ چرا می توانم آنجا را که قهرمان هستم ، ترک کنم؟ برای رفتن به کجا؟ نه تنها نمی دانم که آیا می خواهم یک ضربات عادلانه بگیرم ، بلکه نمی دانم تیمی که می خواهم قرار بگیرم چه کاری انجام می دهد ، اگر برنده شدن مهم باشد اولویت های آنها چیست.

وی افزود: “هر بازیکنی که به تیم جدیدی برود ، در شرایطی قرار دارد که همه چیز در هوا باشد اما شما تاریخ من را با این لیگ به آن اضافه می کنید و تقریبا غیر قابل عبور است. نگرش آنها با سلامت روان واقعاً تغییر نکرده است. آنها هنوز هم درست صحبت می کنند. “رویس باید بره خودش رو ثابت کنه.” من با خودم چکار کردم؟ از آن زمان ، گفتن چیزی در مورد موضوعی که همه را تحت تأثیر قرار دهد ، تغییر کرده است که چگونه بازی بسکتبال را بازی می کنید؟ مطمئناً جایگاه شما را با افرادی که بازی بسکتبال کار می کنند تغییر می دهد ، اما اضطراب من توانایی من در بازی بسکتبال را تغییر نمی دهد. تنها چیزی که تغییر کرده یا تحت تأثیر آن قرار گرفته است ، نظر مردم درباره من است و من نمی توانم آن بازی را انجام دهم. این یک ضرر است. ”

رویس وایت نقش آنتاگونیست لازم را ایفا کرده است. او برای دستیابی به یک هدف بزرگتر ، یک حرفه پر سود ، شهرت ، ثروت و فواید مشهور را فدا کرده است. او بزرگترین مرحله پیشنهادات صنایع دستی خود و منابع بی حد و حصر را که همراه آن است ، معامله کرده است تا اتوبوس های پر سر و صدایی را برای بازی در سالن های بدنسازی در جامعه بپردازد. این تجارت است که بسیاری از مردم آن را انجام نمی دهند ، بلکه به White مهمترین مسئله جهان است. به اعتقاد وی ، سلامت روانی و کمبود منابع و درک و همدلی نسبت به آن بحرانی ترین مسئله جامعه است.

در ماه ژوئیه ، توافق نامه جدید معامله جمعی NBA به اجرا درآمد. برای نخستین بار ، این بخش شامل یک برنامه سلامتی روان و رویه های جدید برای کمک به بازیکنان در مقابله با سلامت روان بود. این احتمالاً بدون وایت اتفاق نمی افتد ، اما او راضی نیست.

وی گفت: “آنها گفتند كه برنامه سلامتی ذهنی اجرا خواهد شد ، اما كسی در مورد زمان یا چگونگی جزئیات آن در دست نیست. چگونه است که CBA تصویب می شود و هیچ جزئیاتی در مورد یکی از مهمترین مؤلفه های موجودیت بشر در دست نیست؟ شما همه جزئیات پول را در مورد پول دریافت کرده اید ، درباره بازیکنانی که میتسوبیشی را در پیراهن خود پوشیدند ، من مطمئن هستم که همه چیز را در آنجا آورده اید ، و سلامت روانی برای آخر باقی مانده است. این چیزی است که ریزگردها از مسئله اجتماعی بزرگتر است. اولویت های ما در کجا قرار دارند؟ و آیا می فهمیم که عدم اولویت های ما منجر به کار بیشتر برای ما می شود؟

“هیچ راهی برای فریب جهان نیست.”

یک شنبه شب در ماه آوریل لحظه ای است که برجسته است. دنیای دور ، هیوستون راکت ، تیم سابق وایت در حال آماده سازی برای بازی پلی آف خود است ، اما در لندن ، در مقابل چند هزار هوادار ، لایتنینگ به تازگی بازی دیگری را بدست آورده است. کارمندان عرصه ورزش اکنون در حال تخریب دادگاه هستند. سبد ها پایین و پایین راهروهای تاریک چرخ شده اند. صندلی های حیاط همان حالت جمع شده و دور صندوق عقب است. رسانه های محلی داستان های خود را ثبت می كنند ، برش های پیتزا در كنار آنها سرد و سخت می شوند.

بازیکنان به آرامی از اتاق قفل بیرون می آیند. در تونل ، دختران و پسران مینی نسخه بسکتبال خود را بازی می کنند ، توپ را از طریق راهرو تعقیب می کنند ، در حالی که همسران و دختران در همان نزدیکی منتظر هستند. بیشتر بازیکنان در لباس و پیراهن های مانتو پوشیده شده اند که با آرم های تیم های مختلف NBA مشخص شده است. آنها بقایای تلاش های گذشته در لیگ تابستان یا تمرین های خصوصی که منجر به موقعیت های تمام وقت نشده و یا هدایای برادرانی که موفق به پیدا کردن مکانی در لیگ برتر جهان شده اند ، باقی مانده اند. آنها امید و رویایی هستند که روی پنبه چاپ می شوند.

تقریباً ساعت 11 بعد از ظهر است. اکنون ، و یک اتومبیل سواری با اتوبوس به یک شهر دیگر و یک بازی دیگر در انتظار فردا صبح است. سفید یکی از آخرین باری است که ترک کرده است. راهرو هجومی آرام گرفته است. کسی منتظر نیست. او به تنهایی راه می رود به سمت خروج ، پیراهن چسبیده به سینه ، شلوار آهسته آهسته از باسن خود آویزان است. تلفن او در دست راست اوست ، کفش ورزشی که برای بازی در سمت چپ خود می پوشید. او هیچ چیز دیگری را حمل نمی کند.

در اوایل فصل ، وی در مورد بسکتبال به عنوان یک اطمینان خاطر ، به عنوان راهی برای تقویت اصول ارزشمند او صحبت کرد. او به روشی که زندگی می کند بازی می کند. خوشبختانه ، دلسوزانه. وی گفت: “بسکتبال هرگز از آن خارج نبود.” “این هرگز از آن خارج نمی شود. مهم نیست که چه لیگ ، هر صنعت بسکتبال را انتخاب کرده است ، آنها هرگز نمی توانند بسکتبال را از زندگی من خارج کنند. ”

اکنون او فشار می یابد تا خروجی و نور را از پارکینگ باز کند و درون آن بچرخد ، استخر طلایی را در کف بتن سرد بکشید. شبح او به طور موقت دروازه را پر می کند. سپس قدم به جلو می رود. درب بسته می شود. لحظه ای بعد او از بین رفته است و نور نیز هست.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *