تاریخچه اختراع بسکتبال – ماجرا چگونه آغاز شد؟

پیکره نَیسمیت مخترع بسکتبال

محل تولد بسکتبال

اختراع بسکتبال در ساختمان کالج اسپرینگفیلد (Springfield) اتفاق افتاد. این بازی در سال ۱۸۹۱ توسط جیمز نَیسمیت (James Naismith)، مدرس و فارغ التحصیل کالج اسپرینگفیلد اختراع شد، و تبدیل به پدیده ورزشی جهان گستری شد که امروزه ما آن را می‌شناسیم.

سرچشمه بسکتبال

زمستان سال ۹۲-۱۸۹۱ بود. داخل یک سالن ورزشی در کالج اسپرینگفیلد (که آن زمان به نام مدرسه آموزشی بین المللی YMCA شناخته می‌شد) واقع در شهر اسپرینگفیلد ایالت ماساچوست، گروهی از دانشجویان بیقرار کالج حضور داشتند. حضور این جوانان در آن سالن ورزشی اجباری بود. آنها ملزم به شرکت در فعالیت های داخل سالن بودند تا انرژی که از زمان اتمام فصل فوتبال در بدنشان جمع شده بود را بسوزانند. در این کلاس ورزش فعالیت هایی مثل راهپیمایی، ورزش های شبه ژیمناستیک، و همچنین کار با لوازم بدنسازی ساده به آنها پیشنهاد می‌شد، اما این فعالیت ها در مقایسه با بازی های هیجان انگیز‌تری مثل فوتبال و لاکروس (نوعی ورزش شبیه چوگان البته بدون اسب) که در فصل های گرم انجام می‌شدند، به هیچ وجه جایگزین مناسبی نبودند.

جیمز نَیسمیت ، کسی که بسکتبال را اختراع کرد

مدرس این کلاس جیمز نَیسمیت بود، یک فارغ التحصیل ۳۱ ساله. بعد از اتمام تحصیلاتش در رشته الهیات از یک دانشکده وابسته به کلیسای پروتستان در مونترال کانادا، نَیسمیت در پی علاقه اش به ورزش، راهی اسپرینگفیلد شد تا زیر نظر هَلسی گالیک (Luther Halsey Gulick) به تحصیل در رشته تربیت بدنی بپردازد. تربیت بدنی در آن زمان یک رشته دانشگاهی نسبتا جدید و ناشناخته محسوب می‌شد. لوتِر هَسلی گالیک در آن موقع مدیر گروه تربیت بدنی دانشکده بود و امروزه در ایالات متحده او را به عنوان پدر رشته سرگرمی و تربیت بدنی می‌شناسند.

اولین-سالن-بسکتبال

سالن محل تولد بسکتبال

نَیسمیت، که به عنوان یک فارغ التحصیل سال دومی به دانشکده محل تدریس معرفی و اعزام شده بود، وقتی که به کلاس خودش نگاه کرد، در ذهنش به ترم تابستان ۱۸۹۱ بازگشت، به زمانی که گالیک مبحث جدیدی را در روانشناسی بازی مطرح کرد. در مباحث آن کلاس، گالیک بر روی نیاز به یک بازی داخل سالن جدید تاکید می‌کرد، یک بازی که “جالب و جذاب باشد، یاد گرفتنش ساده باشد، و در زمستان و زیر نور مصنوعی به سادگی قابل انجام باشد”. هیچکس در آن کلاس، چالش گالیک را برای ابداع چنین بازی دنبال نکرد. اما حالا در مواجهه با اتمام فصل ورزش های پاییزی و دانش‌آموزانی که از فعالیت های سالنی اجباری و بی روح، خسته و عصبی بودند، نَیسمیت یک انگیزه جدید پیدا کرده بود.

قبلا دو مدرس دیگر دانشکده، سعی کرده بودند تا فعالیت های جالب و جذابی را برای مردان جوان طرح ریزی و پیاده کنند، که هر دو در این کار شکست خوردند. دانشکده یک نشست برگزار کرد تا این مشکل دائمی در مورد انرژی مهار نشده کلاس و بی علاقگی به فعالیت های اجباری را به بحث بگذارد.

نَیسمیت بعد ها در خاطراتش نوشت که در آن جلسه نظرش را اینگونه بیان کرده، “مشکل از آدم ها نیست، بلکه سیستمی ست که ما از آن استفاده می‌کنیم”. او احساس می‌کرد فعالیتی که برای انگیزه دادن و الهام بخشیدن به جوانان لازم است، “می‌بایست دارای یک طبیعت و ذات مفرح باشد، چیزی که برای غرایز بازی آنها مطلوب و خوش آیند باشد”.

قبل از اتمام جلسه دانشکده، گالیک مشکل را مستقیما بر دوش خود نَیسمیت گذاشت.

او گفت “نَیسمیت، من می‌خواهم که این کلاس را خودت برداری و ببینی که چکار می‌توانی برای آن بکنی”.

اولین-تیم-بسکتبال

اولین تیم بسکتبال

پس پروژه اختراع بسکتبال کلید خورد و نَیسمیت دست بکار شد. مسئولیت او خلق یک بازی بود که درک و اجرای آن آسان باشد، و در عین حال تا اندازه ای پیچیده باشد تا جوانان را جذب کرده و برای شان جالب باشد. باید در سالن های سرپوشیده و یا هر نوع زمین دیگر، و توسط تعداد بازیکنان زیادی به صورت همزمان قابل اجرا باشد. باید فعالیت بدنی زیادی را ایجاب کند، ولی در عین حال خشونت فوتبال آمریکایی، فوتبال یا راگبی را نداشته باشد، چون اگر این ورزش ها در فضای محدود و سالنی انجام شوند، ضرب دیدگی، کبودی و شکستگی استخوان، بازیکنان را تهدید خواهد کرد.

وقت و فکر زیادی بر روی این ابداع جدید گذاشته شد. از تعداد زیادی از بازی های رایج آن زمان اقتباس گرفته شد، که شامل راگبی آمریکایی (پاس دادن)، راگبی انگلیسی (جامپ بال)، لاکراس (استفاده از گل)، فوتبال (شکل و اندازه توپ)، و یک بازی به اسم Duck on a Rock یا اردک روی سنگ، که نَیسمیت با دوستان دوران کودکی اش در محله بِنی (Bennie) در اونتاریو انجام می‌داد. در این بازی از یک توپ و یک دروازه یا گُل استفاده می‌شد که نباید به آن حمله می‌شد. نباید به گل ضربه وارد می‌شد، پس لازم بود که گل به گونه ای قرار بگیرد که ورودی آن افقی بوده و در ارتفاعی نصب شود که به جای پرت کردن و کوبیدن توپ به سمت آن، بشود توپ را داخلش انداخت.

دکتر نَیسمیت و سبد هلو

نَیسمیت نزد مستخدم کالج رفت به این امید که بتواند دو عدد سبد مربعی ۱۸ اینچی (حدود ۴۵.۷ سانتیمتر) برای گل پیدا کند. اما مستخدم به جای آن برایش دو سبد هلو آورد. نَیسمیت سبد ها را به لبه پایین بالکن سالن ورزش میخکوبی کرد، در هر طرف سالن یک سبد. بر حسب اتفاق، آن لبه پایینی بالکن ده فوت (حدود ۳.۰۵ متر) از سطح سالن ارتفاع داشت. در بالای هر کدام از بالکن ها یک نفر مستقر شد تا بتواند توپ را از داخل سبد در آورده و به بازی برگرداند. چند سال بعد بود که تهِ سبد ها بریدند تا توپ ها پایین بیفتند.

بعد از آن نَیسمیت ۱۳ قانون تنظیم کرد، که علاوه بر وجوه مختلف بازی، شیوه حرکت دادن توپ و اعمال منجر به خطا را توصیف می‌کرد. یک داور برای قضاوت تعیین شد. بازی به دو نیمه ۱۵ دقیقه ای تقسیم گردید که بین این دو نیمه ۵ دقیقه زمان برای استراحت گذاشته شد. منشی نَیسمیت، قوانین را تایپ کرد و آن را به تابلوی اعلانات چسباند. کمی بعد، کلاس ورزش تشکیل شد، و تیم ها با ترکیبی از سه بازیکن مرکزی (سنتر)، سه بازیکن حمله و سه بازیکن دفاع برای هر طرف انتخاب شدند. از طرف هر تیم یک بازیکن سنتر به مرکز زمین آمد، نَیسمیت توپ را بین آن دو نفر به هوا انداخت، و بازی بسکتبال (توپ-سبد) متولد شد.

در صورت تمایل به دانستن جزئیات این ۱۳ قانون معروف، می توانید به این لینک مراجعه کنید.

سالی که بسکتبال اختراع شد

اختراع بسکتبال بر پایه 13 قانون اولیه

نَیسمیت و نسخه اصلی ۱۳ قانون اولیه بسکتبال

خبر بازی جدید مثل یک آتش وحشی همه جا را فرا گرفت. یک موفقیت آنی بود. تنها چند هفته بعد از اختراع بازی، دانش آموزان در سایر شعبه های مدرسه YMCA شروع به تبلیغ و معرفی بازی در شعبه های خودشان کردند. قوانین در یکی از مجلات کالج چاپ شد و به تمام شعبه های YMCA ارسال گردید. از آنجایی که کالج دارای اعضای دانش آموزیِ بین المللی شناخته شده ای بود، در دوره زمانی نسبتا کوتاهی، بازی بسکتبال به بسیاری از کشورهای خارجی معرفی شد. کالج ها و دبیرستان ها معرفی بازی را شروع کردند، و تا سال ۱۹۰۵ بسکتبال رسما به عنوان یک ورزش زمستانی ثابت شناخته شد.

در قوانین تغییرات جزیی ایجاد شد، اما روی هم رفته، بازی بسکتبال از زمانی که لیست اصلی “۱۳ قانون” نَیسمیت روی تابلوی اعلانات دانشکده اسپرینگفیلد نصب شد، دچار تغییرات شدیدی نشده است.

محل اختراع بسکتبال

در ارتباط با جیمز نَیسمیت و اختراع بسکتبال، کمی سردرگمی و ابهام در مورد ماهیت دقیق روابط رسمی بین کالج اسپرینگفیلد و YMCA وجود دارد.

مقداری از این ابهام ریشه در تغییر نام مدرسه در اوایل تاسیس آن دارد. این مدرسه که نام اصلی و اولیه آن مدرسه کارگران مسیحی بود، در همان دوران اوایل تاسیس، سه اسم دیگر روی آن گذاشته شد که شامل “YMCA” ، مدرسه آموزشی YMCA، و مدرسه آموزشی بین المللی YMCA می‌شد، و البته بعدا هم به کالج بین المللی YMCA تغییر نام پیدا کرد. لازم به ذکر است که خود عنوان YMCA در واقع مخفف نام “انجمن جوانان مسیحی” بود. در هر صورت این کالج تا سال ۱۹۵۴ به صورت رسمی به عنوان “کالج اسپرینگفیلد” نامگذاری نشد، هرچند که سالها بود همه آن را با نام کالج اسپرینگفیلد می‌شناختند.

اما از همان زمان احداث در سال ۱۸۸۵ ، کالج اسپرینگفیلد تحت هر اسمی که بود، همواره یک موسسه خصوصی و مستقل محسوب می‌شد. این کالج همکاری مفید و طولانی مدتی با YMCA داشت، ولی هرگز هیچ وابستگی سازمانی رسمی به جنبش YMCA نداشت.

ساختمان کالج اسپرینگفیلد و تابلوی آرموری هیل

ساختمان محل تولد بسکتبال در تقاطع خیابان های استیت و شرمن

حالا بعد از این ابهام در مورد اسم کالج، یک علامت یا تابلوی کوچک در نبش همان ساختمانی که بسکتبال در آن اختراع شد، ابهام قبلی را پیچیده تر می‌کرد. این ساختمان در تقاطع خیابان های استِیت و شِرمَن (State & Sherman) در شهر اسپرینگفیلد در ایالت ماساچوست قرار گرفته بود. این تابلو که عنوان “انجمن جوانان مسیحیِ آرموری هیل” روی آن بود، در عکس های قدیمی ساختمان که در اینترنت پخش شد، قابل مشاهده است. این قضیه باعث شد که بعضی ها به اشتباه فکر کنند که YMCA شعبه آرموری هیل، مالک ساختمان و در نتیجه جیمز نَیسمیت هم کارمند YMCA بوده است.

در هر حال، در سال ۲۰۱۰ تعدادی از اسناد تاریخی YMCA و همچنین بعضی از اسناد کالج اسپرینگفیلد بازیابی شد. این اسناد به طور قطعی ثابت می‌کنند، سالن ورزشی که نَیسمیت بسکتبال را در آن اختراع کرد، جزئی از YMCA نبوده، بلکه مالکیت و مدیریت آن متعلق به مدرسه کارگران مسیحی بوده است که کالج اسپرینگفیلد امروزی، از آن مدرسه سرچشمه گرفته. این ساختمان همچنین شامل کلاس های درس، اتاق های خوابگاه، و همچنین دفاتر دانشکده و کارکنان می‌شد. شعبه آرموری هیلِ YMCA هم برای فعالیتهایش، فضایی را در ساختمان اجاره کرده بود، و از آن تابلوی کوچک برای جذب مشتری های پولی استفاده می‌کرد.

جیمز نَیسمیت، مخترع بسکتبال، مدرس رشته تربیت بدنی در کالج بود و این لوتِر هَلسی گالیک، رئیسِ جیمز و اولین مدیر تربیت بدنی کالج، بود که او را به چالش کشید تا برای دانش آموزان مدرسه، یک بازیِ داخل سالن جدید ابداع کند، بلکه بتوانند در طول زمستان طولانیِ ناحیه نیو اِنگلَند (New England) بازی کنند. تا این لحظه هیچ مدرکی پیدا نشده که مستقیما نشان دهد این دو نفر به هر عنوانی برای YMCA شعبه آرموری هیل کار کرده باشند.

حالا دیگر داستان حقیقی جیمز نَیسمیت و اختراع بسکتبال را می‌دانید.

دکتر-نیسمیت

صدای نَیسمیت را بشنوید

اگر می‌خواهید خلاصه داستان اختراع و ابداع بسکتبال در سال ۱۸۹۱ در کالج اسپرینگفیلد را از زبان مخترع این بازی بشنوید، می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

این فایل صوتی، تنها صدای ضبط شده مورد تایید است که در آن جیمز نَیسمیت اولین بازی سازماندهی شده بسکتبال را توصیف می‌کند. این سند صوتی توسط مایکل جِی زاگری (Michael J. Zogry) ، استاد و دانشیار رشته مطالعات مذهبیِ دانشگاه کانزاس، در اختیار عموم قرار گرفته است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *