اسکار رابرتسون: یکی از بهترین بازیکنان تاریخ NBA

اسکار رابرتسون افسانه ای

اسکار پالمر رابرتسون ملقب به «اٌ برزگ (Big O)» و «قطار اُ (O-Train)» با 1.69 متر قد و وزنی حدود 98 کیلوگرم، گارد تیم های سینسیناتی رویالز (Cincinnati Royals) و میلواکی باکس (Milwaukee Bucks) بود. وی که افتحار دوازده دوره آل استار، یازده دوره بازیکن تیم برتر لیگ NBA و یک دوره ارزشمند ترین بازیکن این لیگ را در چهارده دوره حضور حرفه ایش یدک می کشد تنها بازیکنی در تاریخ لیگ حرفه ای NBA است که توانسته در تمام بازی های یک فصل تعداد امتیاز، ریباند و پاس منجر به امتیازش دو رقمی باشد. او یکی از بازیکنان کلیدی تیم میلواکی بود که توانست در فصل 71-1970 تنها قهرمانی این تیم در لیک NBA را رقم بزند.

اسکار رابرتسون (Oscar Robertson)

اسکار رابرتسون در 24 نوامبر سال 1938 در شهر شارلوت در ایالت تنسی چشم به جهان گشود. زندگی در آن مناطق نه تنها بسکتبال بلکه تبعیذ نژادی و اختلاف طبقاتی را در سنین کودکی به او آموخت. رابرتسون از کودکی بستکبال بازی می کرد چرا که به پول یا تجهیزات خاصی نیاز نبود، حتی توپ بسکتبال.او پرتاب توپ به درون سبد را با پرتاب توپ تنیس و یا لباس های کهنه ای که با لاستیک به شکل توپ پوشیده شده بود به درون سبد های چوبی که پشت خانۀ پدریش بود یاد گرفت.

اسکار رابرتسون در پیراهن رویالز

در نوجوانی، به دبیرستان کریسپوس اتاکس (Crispus Attucks) که مدرسه ای مخصوص سیاه پوستان در ایندیاناپولیس بود، رفت. این مدرسه به قدری ضعیف و فقیرانه بود که حتی سالن ورزشی هم نداشت. در این شهر او توسط ری کرو (Ray Crowe) که وسواسی در آموزش مبانی اصلی بسکتبال داشت مربیگری می شد. رابرتسون در مدرسه اش میانگین 24 امتیاز در هر بازی را به ثبت رساند و لقب آقای بسکتبال در ایندیاناپولیس را مال خود کرد. او با تیم مدرسه در فصل 1995 توانست 31 برد و تنها یک باخت را ثبت کند و در سال بعد با 31 برد و بدون شکست به رکود 45 برد متوالی در دو فصل را به ثبت رساند. در هر دو فصل آن ها جام قهرمانی ایالتی را به خانه بردند و توانستند برای اولین بار تیم ایندیاناپولیس را قهرمان ایالت تنسی کنند. حتی در دوران قهرمانی هم آزارهای تبعیذ نژادی نسبت به او و هم تیمی هایش احساس می شد. ترس از جشن قهرمانی یک تیم تمام سیاه پوست در شهر باعث شد که رهبران شهر دستور برگذاری جشن در خارج از محدودۀ شهری را برای آن ها صادر کنند. پس از فارغ التحصیلی در این مدرسه او به دانشگاه سینسیناتی رفت که در آن جا توانست به موفقیت های فوق العاده ای دست یابد. اما این موفقیت ها نیز زیر سایۀ رسوایی های نژادی کمرنگ شد. رکورد شگفت انگیز میانگین 33.8 امتیاز در هر بازی در دوران دانشگاه که در ردۀ سوم بالاترین میانگین امتیازات تاریخ قرار دارد او را به یک بسکتبالیست غیر قابل مهار تبدیل کرده بود. او 3 بار امتیازآور ترین بازیکن کشوری شد که تمام شرکت کنندگان آمریکایی بودند و این جایزه با عنوان بهترین بازیکن دانشگاهی سال بود را به دست آورد. اسکار رابرتسون تیم بیرکتس (Bearcats) را دو بار تا نیم نهایی رقابت ها رساند و رکورد 79 برد و 9 باخت را با این تیم به ثبت رساند. او در یکی از مسابقاتی که در مدیسون اسکوئر گاردن (Madison Square Garden) برگذار می شد 56 امتیاز کسب کرد و در رقابتی دیگر در همان سال 62 امتیاز را ثبت کرد.

به عنوان پنجمین بازیکن ساه پوست دانشگاه، رابرتسون کار سختی برای رهبری تیمی که یارانش به دلیل اختلافات نژادی نمی توانستند به زور کامل او را درک کنند داشت. بازی های خارج از خانه بسیار برای او سخت بود چرا که او مجبور به ماندن در خوابگاه های دانشجویی بود در حالی که هم تیمی هایش در هتل های لوکس سکونت داشتند.

رابرتسون به همراه جری وست (رابرتسون به همراه جری وست (Jerry West) دو کاپیتان تیم ملی المپیک بسکتببال آمریکا که در سال 1960 مدال طلا را کسب کردند در همین سال در لیگ NBA جذب شدند. رابرتسون توسط سینسیناتی رویالز به عنوان یک اتخاب منطقه ای جذب شد در حالی که وست به لیکرز رفت و مجبور به مهاجرت به لس آنجلس شد. رابرتسون، پسری فقیر از منطقه ای فقیر نشین اولین قرارداد خود را در لیگ NBA با دستمزد سالانه 33 هزار دلار امضاء کرد.

تنها دو فصل زمان نیاز بود تا این بازیکن به عنوان یکی از ستارگان این لیگ مطرح شود.در سال 62-1961 که آن رکورد اعجاب انگیز را ثبت کرد، رابرتسون تیم رویالز را به اولین پلی آف تاریخ خود رساند. او دوباره با رکورد 11.4 پاس منجر به امتیاز در هر بازی به عنوان بهترین پاسور شناخته شد و با 889 امتیاز رکورد دیگری را جا به جا کرد. این امتیاز آور قهار با 47 درصد پرتاب به درون سبد به عنوان چهارم رسید و با میانگین 12.5 ریباند در هر بازی بالاترین رکورد ریباند دوران بازیگری خود را به ثبت رساند. اما موفقیت با آن ها در بازی های پلی آف یار نبود و با 3 باخت و یک برد در دور اول به دیترویت پیستونز باختند.

هیچ بازیکنی به اندازۀ رابرتسون پیشرفت نداشت. بینندگان بسکتبال سبک سخت کوشانۀ بازی او را تحسین می کردند. دیک بارنت (Dick Barnett) گارد تیم نیکس (Nicks) در این باره گفت: « اگر به او فضای پرتاب توپ 3.5 متری بدهید، آنقدر تلاش می کند تا آن را به 3 متر تقلیل دهد، 1.5 متر فضا بدهید تا آن را به 1 متر تبدیل کند و اگر نیم متر فضا دهید او پرتاب از زیر سبد را خواهد خواست». رد آئورباخ (Red Auerback) از بازیکنانش خواسته بود تا در زمان دفاع در مقابل رابرتسون انگشتان خود را بیشتر باز کنند تا مانع او شوند اما پس از شکست او به طنز گفت: « اسکار توپ را از لای انگشتان بازیکنان پرتاب می کند!».

قبل از فصل 70-1969 و نزدیک به پایان دورۀ طلایی رابرتسون به عنوان یک بسکتبالیت، تیم رویالز باب کوزی (Bob Cousy) را به عنوان سرمربی به خدمت گرفت. سینسیناتی در دو دوره پیاپی از رسیدن به پلی آف باز مانده بود و هواداران ناراضی بودند. برای جلب توجه هواداران و ایجاد شور و شوق این مربی در 7 بازی لباس ورزشی به تن کرد و با رابرتسون بازی کرد.

در اوایل 1970 میلادی، رویالز با معاوضه رابرتسون به میلواکی در ازای فلین رابینسون (Flynn Robinson) و چارلی پالک (Charlie Paulk) همگان را شگفت زده کرد. فرضیه های زیادی در این مورد بیان شد. بسیاری از بینندگان بر این باور بودند که باب کوزی به اسکار حسودی می کرد و منجر به این انتقال شد. اسکار بسیاری از رکورد های او را شکسته بود و بودن این دو در یک تیم به نظر سخت می آمد. رابرتسون چندی بعد گفت: « دلایلش (باب کوزی) هرچه بود به نظر من اشتباه کرد و من هرگز آن را فراموش نمی کنم». هواداران در سر تا سر اوهایو ریور (Ohio River) به شدت ناراحت شدند.

در 31 سالگی و همچنان در سدد قهرمانی در NBA، رابرتسون با سنتری به نام کریم عبدالجبار هم تیمی شد. به کمک عبدالجبار که برندۀ جایزۀ امتیاز آورترین و ارزشمند ترین بازیکن NBA شد، تیم میلواکی به بهترین رکورد NBA در فصل 71-1970 با 66 برد و 16 باخت رسید. رابرتسون به جر یک بازی در تمام بازی ها حصور داشت و به آمار بسیار خوب میانگین 19.4 امتیاز، 8.2 پاس منجر به امتیاز و 5.7 ریباد در هر بازی دست پیدا کرد. پس از بازی های فصل، میلواکی با تیم های سان فرانسیسکو واریورز (San Francisco Warriors) و لس آنجلس برای رسیدن به فینال رو به رو شد. در فینال نیز با بالتیمور بولتز (Baltimore Bullets) رقابت کرد و با چهار برد قهرمان شد و پس از دوازده سال به عنوان تیمی که در مسابقات فینال شکستی متحمل نشد، بر سر زبان ها آمد.

با یدک کشیدن عنوان قهرمانی توسط رابرتسون، او یکی از بزرگترین رویا هایش را به حقیقت تبدیل کرد. او تا قبل از مصدومیت پاهایش به بازی برای میلواکی ادامه داد و با باخت در بازی هفتم پلی آف در مقابل بستن سلتیکس (Boston Celtics) در سال 1974 بسکتبال را ترک کرد و بازنشت شد. این پایانی دراماتیک و احساسی برای یکی از برترین دوران حرفه ای بازیگری یک بازیکن در تاریخ ورزشی آمریکا بود. او به تنهایی مفهوم جدیدی از گارد در بسکتبال را عرضه کرد و راه را برای بازیکنانی چون مجیک جانسون (Magic Johnson) هموار ساخت. اما می توان گفت هیچ کس نمی تواند در مجبوع به بزرگی این عجوبه بسکتبال دست یابد.

به عنوان سومین رئیس انجمن بازیکنان NBA از سال 1965 تا زمان بازنشستگیش در سال 1974، رابرتسون این ورزش را متحول کرد و تعادل قدرت در ورزش های حرفه ای را به وجود آورد. در 1970 او از طرف دیگر بازیکان بسکتبال پیگیری قانونی برای جلوگیری از ادغام NBA با فدراسون بسکتبال آمریکا، تا زمان حل شدن مشکلاتی چون قانون منع عقد قرارداد بازیکنان با تیمی جدید حتی بعد از پایان قراداد قبلی، قوانین جذب بازیکنان دانشگاهی و دیگر مشکلاتی که برای جابه جایی بازیکنان وجود داشت، را آغاز کرد. بنا به توافقی که به نام توافق قانون اسکار رابرتسون شهرت یافت، بازیکنان بسکتبال اولین بازیکنانی بودند که بعد از پایان قرارداد آزادی عقد قراداد جدید (Free Agency) را به دست آوردند. بر خلاف چیزی که صاحبان این بازی مدعی شده بودند، این کار باعث نابودی این بازی نشد و این توافق نامه راه را برای عصر جدید از رشد و کامیابی در NBA را هموار ساخت که تا به امروز ادامه یافته است. اسکار رابرتسون به عنوان پیشکسوت بسکتبال در سال 1980 به عنوان هال او فیم (Hall of Fame) رسید و به عنوان یکی از 50 بسکتبالیست برتر تاریخ NBA در سال 1996 بعد از رأی گیری انتخاب شد. به افتخار این بازیکن افسانه ای بسکتبال، انجمن نویسندگان بسکتبال آمریکا عنوان بهترین بازیکن دانشجویی سال را به نام جایزۀ اسکار رابرتسون در سال 1998 تغییر دادند. به دلیل دستاورد های این بازیکن در عرصه های دانشگاهی و حرفه ای بسکتبال، وی توسط انجمن ملی مربیان بسکتبال به عنوان بازیکن قرن در سال 2000 انتخاب شد.

در سال 1997 او بهترین پاس منجر به امتیاز طول زندگیش را با اهدای یک کلیه به دخترش تیا (Tia) که از بیماری لوپوس رنج می برد، داد. از آن زمان وی یکی از حامیان علنی سلامت و رفاه، و نماینده بنیاد ملی کلیه برای پیشگیری از بیماری های کلیوی و پیوند عضو است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *